جوان جذابي بنام "مايكل" كه تنها چند ماه زنده است پولي را براي مداواي خود قرض ميكند تا به خارج از كشورش برود و خود را به تيغ جراحي بسپارد اما او به جاي رفتن به بيمارستان به كافه ها و مشغول شدن به خوش گذراني مي پردازد. وي با دختري پرنشاط و زيبا بنام "سيلويا" كه اهل فرانسه است آشنا مي شود. مايكل از آن روز به بعد تمام خوشگزراني هاي خود را با سيلويا تقسيم ميكند تا اينكه سيلويا را در حال رابطه با مرد جوان ديگري در كافه مي بيند و اتفاقات ديگري ميان آنها رخ ميدهد ...
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
آمار سایت