امي و شوهرش جيمز و چهار دوست ديگر خود براي شادي و جشن گرفتن تولد يكي از دوستان، با يك قايق بادباني به آب هاي اقيانوس آرام سفر ميكنند. وقتي همه دوستان در آب در حال شنا كردن هستند، امي و شوهرش جيمز و فرزند نوزادشان در كشتي حضور دارند. جيمز با يك شوخي نا به جا امي و خودش را به دريا مي اندازد و اندكي بعد كل اعضاي گروه متوجه مي شوند كه نردبان قايق را آزاد نكرده اند و قادر به ورود به قايق بزرگ و بادباني خود نيستند و...
|
||