گروهي از دختران براي خوش گذراني با ماشين در حال گردش هستند، يكي از دختران كه "توبي" نام دارد عاشق پسر محلي كه در پمپ بنزين كار ميكند مي شود، هرلان پسري جذاب و پرمحبت است كه خود را يك گاوچران ميداند و حال كه توبي نيز عاشق وي شده با رابطه اي دوستي آنان كامل مي شود. اما پدر توبي با زياد شدن رابطه ي دوستي و هم بستر شدن آنان با يكديگر سعي دارد از نزديك شدن هرلان به دخترش جلوگيري كند و...
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
آمار سایت