سو به اشتباه به جرم قتل همسرش بازداشت و راهی زندان میشود او رییسی معروف است و به همراه یک دوست ویژه به نام سانگ بیون از زندانی که در ان است فرار میکند. سو سپس به کلیسایی رفته و نزد کشیش اعتراف میکند. سو هنگامي كه مي خواهد سانگ را در كافه اي ملاقات كند با زن شعبده بازی به نام میا اشنا میشود و این زن دوست دختــر سانگ بیون است اما در ادامه اتفاتات ديگري رخ ميدهد كه ...
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
آمار سایت